به گزارش خبرگزاری فرانسه پژوهشی که نتایج آن چهارشنبه 6 آوریل در جورنال Nature منتشر شده است، بیانگر آن است که رشد دادن یک یک اندام پیچیده انسانی درون یک دیش پتری آزمایشگاهی دیگری تخیلی علمی به حساب نمیآید، هر چند که تا آن زمان راه درازی در پیش است.
سایر کارشناسان میگویند این نتایج همچنین راه جدیدی برای درمان بیماریهای را نشان میدهد که بینایی افراد را از بین میبرد، و حتی این امکان را مطرح میکند که روزی با استفاده از شبکیههای پیوندی تولید شده از سلولهای بنیادی خود فرد بینایی را به بیماران باز گرداند.
پژوهشگران به سرپرستی یوشیکی ساسائی از مرکز زیستشناسی تکاملی رایکن در شهر کوبه در ژاپن در تجربیاتی بر روی موشهای آزمایشگاهی از سلولهای بنیادی چندتوانی، سلولهایی که میتوانند تقریبا به هر سلول تخصصی جاندار بدل شوند، آغاز کردند.
تا به حال سلولهای بنیادی عمدتا به عنوان منبعی بالقوه برای بافتهای جایگزین- مانند عضله، کبد یا قلب- که از یک نوع منفرد سلول تشکیل شدهاند، مورد توجه بودهاند.
تصور بر این بود که تولید مجموعههای پیچیدهتر سلولها، یا یک اندام کامل، به تعامل پیچیده شیمایی میان بافتهای مجاور در حین لقاح بستگی دارد، و بنابراین انجام آن در خارج از فرآیند طبیعی رشد و تقسیم سلولی ناممکن است.
اما ساسائی و همکارانش، با استفاده از تکنیکهای آزمایشگاهی، توانستند سلولهای بنیادی رویان موش را وادارند که به یک به اصطلاح "جام بینایی" (optic cup)، ساختارهای چندلایه سهبعدی که به شبکیه چشم تبدیل میشود، تغییر شکل دهند.
به گفته این پژوهشگران جالب توجه این بود که این سلولها بدون اینکه وادار به ایجاد شکل خاصی شوند، با یکدیگر کار کردند.
ساسائی در بیانیهای گفت: "ما توانستهایم یک مشکل تقریبا یک قرنی در جنینشناسی را حل کنیم، به این ترتیب که نشان دادیم سلولهای پیشساز شبکیه توانایی ذاتی برای ایجاد کردن ساختار پیچیده جام بینایی دارند."
این سلولهای بنیادی که در ابتدا به صورت تودهای بی شکل بودند، خودشان را به صورت شکلی دولایه سازمان دادند که معادل لایههای بیرونی و درونی شبکیه در حین تکامل رویان است.
ساسائی گفت: "ما اکنون در مسیری هستیم که بتوانیم نه تنها انواع سلولهای تمایزیافته، بلکه بافتهای سازمانیافته ایجاد کنیم" که بتوان در پزشکی باززایی از آنها استفاده کرد.
به گفته ساسائی این کشف به خصوص برای گروهی از بیماریهای ژنتیکی، که رتینیت پییگمنتوزا نامیده میشوند، که به نابینایی منجر میشوند، اهمیت دارد.
در این بیماری با آسیب زدن به شبکیه لایه بافتی که در پشت چشم قرار دارد و تصاویر نورانی را به پیامهای عصبی تبدیل و به مغز میفرستد، بینایی را از مختل میکند.
مبتلایان به این بیمار کاهش تدریجی بینایی را تجربه می کنند، زیرا سلولهای گیرنده نوزی- شامل سلولهای استوانهای و مخروطی- تحلیل میروند و میمیرند.